طراحی و بهینه سازی سایت - آرشیو 1398/12

موضوعات
Category

کدهای اختصاصی
Code

کدهای اختصاصی
Site Statistics

» بازديد امروز : 90783
» بازديد ديروز : 3965
» افراد آنلاين : 1
» بازديد ماه : 94747
» بازديد سال : 90782
» بازديد کل : 97119
» اعضا : 0
» مطالب : 58

انواع برند و مفاهیم آن‌


تاریخ انتشار پست : 1398/12/21 بازدید : 65

برندهای گوناگونی برای درون و بیرون یک سازمان موفق وجود دارد که در این مقاله به معرفی هر یک می پردازیم و عملکرد آن ها رو مورد بررسی قرار می دهیم.

1- برند جهانی Global Brand

برندسازی جهانی، داشتن مشتریانی در سرتاسر جهان و فرصت های جدید است که همگی جذاب و هیجان انگیز هستند. این گونه برندها به صورت گسترده ای پخش شده اند. مدل تجاری آن ها براساس شناخت، دسترسی آسان و پایداری است. مدل عملیاتی این برند بر این فرض است که همواره از سوی رقیبان در حال تهدید است و در صورت لزوم تغییراتی کوچک را براساس انتظارات و نیازهای مصرف کننده در هر منطقه جغرافیایی ایجاد می کند.

article_image_one_592.jpg

2- برند افراد مشهور Celebrity Brand

افراد مشهور با هدف افزایش فالوئرهای خویش سعی بر آن دارند که کارنامه کاری خویش شامل موفقیت ها، شایعات و رسوایی ها و هم چنین خصوصیات ظاهری خود را در شبکه های اجتماعی در اختیار علاقه مندان و طرفداران خود بگذارند. مدل تجاری آنان حضور دائم در تبلیغات است که منجر به فروش حق پخش، لایسنس، امضا و نقش آفرینی به عنوان شخصیت تجاری برندهای معتبر خواهدشد. برندها معمولا با همکاری چهره های مشهور، فروش محصولات خود را بهبود می بخشند. توصیه های یک چهره مشهور راه بسیار مناسبی برای تشویق مخاطبان به خرید یک محصول به شمار می رود.

تبلیغات درون متنی/

اگر تمایل دارید برای شرکت خود اقدام به طراحی سایت ارزان کنید پیشنهاد می کنم ابتدا مقالات مربوط به تفاوت   طراحی سایت فروشگاهی  و  طراحی سایت شرکتی را مطالعه کنید. من به شما پیشنهاد می کنم خدمات طراحی سایت  پیام آوا را برای این کار نگاه کنید. شرکت پیام آوا بهترین و با کیفیت ترین خدمات طراحی سایت را در قالب طراحی سایت ارزان و مقرون به صرفه به شما ارائه می کند.

تبلیغات درون متنی

3- برند عام Generic Brand

این نوع برند با از دست دادن وجوه تمایز، به 3 شکل ایجاد شده است.

برند نوع اول (مرتبط با بهداشت و درمان): اشاره به برندهایی دارویی و بهداشتی دارد که از قوانین حق اختراع ثبت شده، خارج شده اند و تمام رقبا نیز از همان برند استفاده می کنند. مثل: فولیک اسید.

برند نوع دوم: برند به عنوان نمادی برای تمام محصولات یا خدمات، فعالیت های مشابه به کار برده می شود. به علت ازدیاد حضور برند در زندگی روزانه افراد، این برند به زبان محاوره ای مردم وارد شده است. مثل تاید.

برند نوع سوم: محصولات بدون برندی unbranded یا بدون برچسب تجاری unlabeled هستند که برای نامیدن آنان از ظاهر یا عملکرد آن ها الهام گرفته می شود. مثل: گلاب

4- برند لوکس Luxury Brand

یک نگاه دقیق بر مدیریت محصولات لوکس که واقعا سودآور هستند، روشن کرده است که باید به یک استراتژی با مجموعه ای از قوانین سفت و سخت پایبند باشیم. یعنی هیچ کس یک برند لوکس را در جا وارد بازار نمی کند بلکه همه به صورت مستمر و پیوسته تخصیص منابع را در یک روش خاص مدیریت می کنند. مطابق گفته ای کارشناسان جهانی این حوزه بازاریابی برندهای لوکس مسلما بر 4 پایه استوار شده است که می توان آنها را 4E نام نهاد: تجربه (Experience)، منحصر به فرد بودن (Exclusivity)، تعهد (Engagement) و احساسات (Emotion).

5- برند فرقه Cult Brand

این برند پیرامون هواداران یک فرد، گروه، یا محصول در یک جامعه شکل می گیرد. این برندها جنگ و ستیز علیه سایر برندها را مدنظر دارند. دلیل رقابت این برند با سایرین، ناشی از دلایل گروه مدارانه حاصل از نحوه نگرش آنان است و نه حضور رقیب یا نیاز بازار. اینان تمایل به داشتن «پیروان» به جای «مشتریان» دارند. قوانین را وضع و دیگران را به اجابت آن قانع می کنند. این برند یک فرهنگ مشخص را در بین هواداران خویش به وجود می آورد.

6- برند چالشگر Challenger Brand

این نوع برند یک برند مزاحم برای رقباست. شاید این برند جایگاه دوم و یا جایگاه بیستم را از نظر سهم در بازار در اختیار داشته باشد، اما مهم این است که او یک برند نوآور است.این نوع برندها صرف نظر از بزرگی یا کوچکی سازمان بر بال نوآوری و خلاقیت، بزرگان بازار را در دردسر انداخته و به صورت ناگهانی بر روند بازار موثرند. برند قدرتمند در این حوزه موجب جلب توجه بیشتر سرمایه گذاران و خیرین می شود.

7- برند سرمایه گذار Investor Brand

به برند شرکت های سهامی عام و سرمایه گذاران این بخش گفته می شود. وضعیت این گونه واحدهای تجاری براساس نحوه سرمایه گذاری و عملیات پیرامون سهام انجام می شود. این شرکت ها با ترکیب برنامه های مالی و استراتژیک باارزش های پیشنهادی به ذینفعان و جامعه، به دنبال افزایش میزان شهرت خود برند از طریق تقویت CSR یا فعالیت های اجتماعی و عام المنفعه شرکت هستند.

8- برند موسسه غیرانتفاعی Non Profit Brand

این گونه موسسه ها با توسعه مدل های ارزش آفرین علاوه بر جمع آوری کمک و اعانه، از راه های دیگری قادر به افزایش سرمایه در جهت انجام پروژه های عام المنفعه به عنوان ماموریت اصلی خویش هستند. این نوع موسسه ها گاهی به نوعی عملیات برندینگ را برای افرایش سطح فروش خود انجام می دهند، فروشی که عواید آن بر حمایت از ماموریت اصلی سازمان استوار است.

9- برند عمل گرا یا هدف Activist Brand

با توجه به بعد ظاهری برندها اگرچه در نوع خود ارزشمند هستند، اما پرداختن بیش از حد به آن ها ممکن است سازمان ها را دچار یک نوع سطحی نگری کند و آنها را از توجه به ابعاد پنهان و زیرساخت های برندسازی دور سازد. این برند مترادف با هدف و یا چرایی انجام یک فعالیت است که ذهن مصرف کنندگان نیز به همین صورت تداعی می شوند.

10- برند مولفه یا تشکیل دهنده Ingredient Brand

برند مولفه از طریق چیزی که به ارمغان می آورد در پی افزودن ارزش به برند دیگر است. برند جزء دارای ارزش پیشنهادی خاصی است که موجب تقویت برند اصلی می شود. مصرف کننده با این نوع برند از پیش آشناست زیرا شرکت مالک این برند مولفه با انجام فرایند برندسازی، مصرف کننده نهایی را با برند خود آشنا می سازد. پس برند مولفه خود را به زنجیره تامین شرکت تولیدکننده دیکته می کند. در این زمینه در سایت aghayetablighat.com مواردی معرفی شده که می توانید به آنها مراجعه کنید.

11- برند کارفرما Employer Brand

برند کارفرما راهبرد مدیریت سرمایه انسانی، برای تمایز است. کارکرد اصلی برند کارفرما، جذابیت برای نیروهای کاری بالقوه بیرون سازمان و نگه داری استعدادهای درون سازمان است. برند کارفرما رابطه مستقیم با برند سازمان در بین مشتریان و سایر ذینفعان خود به وجود می آورد. اگر برند کارفرما از قدرت بالایی برخوردار باشد، قدرت چانه زنی داوطلب درخصوص حقوق دریافتی کاهش می یابد و تمرکز اصلی وی بر فرصت استخدام و بخشی از آن سازمان شدن است. مانند شرکت های سواچ، توییتر، نایک و مایکروسافت.


 

تبلیغات میان متنی

سئو سایت برای موتورهای جست و جو و همچنین  تبلیغات گوگل  از جمله مهمترین روش ها برای بیشتر دیده شدن سایت شما به حساب می آید. شرکت پیام آوا خدمات طراحی سایت تهران و سئو را با مناسب ترین قیمت به شما ارائه می دهد. بازاریابی و تبلیغات به رکن اساسی جامعه امروز ما تبدیل شده است.

تبلیغات میان متنی

دسته : ,
برچست ها :

دلایل عدم برقراری رابطه مشتریان با برند شما


تاریخ انتشار پست : 1398/12/21 بازدید : 31436

اگر با مشتریان تان متناسب با شخصیت خودشان ارتباط برقرار نکنید، از رقبا عقب می مانید. با افزایش اهمیت بازاریابی دیجیتال، مشتریان تجربه ی متناسب با شخصیت خود را انتظار دارند، و امروزه برندهای آگاه، در حال تلاش برای تحقق این خواسته هستند. این تنها راه برای ادامه ی کسب وکار در دنیای امروز است. بنابراین اگر شما صاحب یک استارت آپ و یا یک شرکت هستید، خواهید فهمید که شخصی سازی بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است.

اما اگر برای ارتباط با مخاطبان تان تلاش کنید و آن ها علاقه ای برای این ارتباط نشان ندهند چه؟ این این حالت می تواند دل سردتان کند. خوش بختانه، در اغلب موارد می توانید دلیل این که مخاطبان تان با برند شما ارتباط برقرار نمی کنند را پیدا کنید. در این جا هفت دلیل معمول آن را معرفی می کنیم:

1ـ خیلی خود محور هستید

دیل کارنگی جمله ای دارد که می گوید «اگر دو ماه برای علاقه مندکردن دیگران به خودتان تلاش کنید، تعداد دوستان بیشتری پیدا خواهیدکرد تا این که دو سال سعی کنید افراد علاقه مند به خودتان را پیدا کنید». این جمله برای کسب وکار هم صادق است. اگر می خواهید در زندگی کسی تاثیرگذار باشید، روی اهداف و مشکلاتش متمرکز شوید. به خواسته های مشتریان تان گوش دهید و چیزی که مشتریان تان به دنبال آن هستند، ارائه دهید. مردم با کسانی که فقط در مورد خودشان صحبت می کنند، ارتباط برقرار نمی کنند. در عوض، با کسانی که به آن ها احساس ارزش و قدردانی بدهند، رابطه ای عمیق ایجاد می کنند.

article_image_one_579.jpg

2ـ مخاطب هدف مشخصی ندارید

اگر برای همه ی افراد بازاریابی می کنید، با هیچ کس ارتباط برقرار نخواهید کرد! بهتر است که مخاطبان هدف تان را مشخص کنید. سعی کنید تا آن جا که ممکن است محدودش کنید. انجام این کار به شما کمک خواهدکرد که پیام و ارزش پیشنهادی تان را به شیوه ای جذاب تر به مخاطبان تان ارائه دهید.
زمانی که می خواهید بازار و مشتریان هدف تان را بشناسید، چند کار را انجام دهید:

شناسایی افرادی که بیشترین نیاز را به محصول یا خدمت شما دارند.مشکلات، چالش ها و اهداف شان را شناسایی کنید.بر اساس آن چه که به دست آوردید، شخصیت ها را بسازید.برای این گروه محدود افراد بازاریابی کنید.

این کار فرآیند پیچیده ای نیست، اما اکثر افراد نادیده اش می گیرند. با صرف زمان برای شناخت مخاطب هدف، می توانید پیامی مناسب را، در زمانی مناسب و به فردی مناسب برسانید. و این، بازاریابی قدرت مند است.

3ـ محتوای شما احساسات دیگران را بر نمی انگیزد.

کلمات ابزاری قدرت مند هستند، به خوبی از آن ها استفاده کنید. هر کلمه ای که می نویسید باید پیام واقعی شما را انتقال دهد. باید احساسات مناسب آن وضعیت را برانگیزد. زبان محتوای تان باید بتواند به خوبی مشکلات مخاطبان تان را منتقل کند و راه حل برای آن ها پیشنهاد دهد. با انجام این کار، ارتباطی تاثیر گذار و ماندگار با مشتری خود برقرار خواهید کرد.

4ـ ارزش پیشنهادی خود را بشناسید

چه چیزی در کسب وکار شما منحصربه فرد است؟ چه چیزی شما را از دیگر رقبا در صنعت تان متمایز می کند؟ درست به همان اندازه که شناخت خریدارتان اهمیت دارد، شناخت خودتان هم مهم است. تا زمانی که ارزش پیشنهادی ای که قرار است برای فروش به مشتریان تان ارائه کنید را به خوبی نمی شناسید، چه طور می توانید با مخاطبان تان ارتباط برقرار کنید؟ چیزی که شما را از بقیه متفاوت می کند پیدا کنید. بعد از آن، بازاریابی، فروش و فرهنگ داخلی کسب وکارتان را حول آن شکل دهید.

5ـ مخاطبان تان را وفادار نکرده اید

روابط مانند یک خیابان دو طرفه هستند. کاری کنید که بین شما و مخاطبان تان ارتباطی دوطرفه شکل بگیرد و آن ها برای ادامه ی ارتباط با شما مشتاق باشند. برای این کار، راه های خلاقانه برای مذاکره ی مستقیم با مخاطبانتان را پیدا کنید. یک گفت وگو، ارسال یک هدیه ی تفکر برانگیز، به اشتراک گذاری قدردانی ای که از شما شده است، کارهایی هستند که برای این ارتباط می توانید انجام دهید. این کار ممکن است وقت گیر باشد، اما با توجه به نتایجش ارزش این سرمایه گذاری را دارد.

6ـ تیم مناسبی نساخته اید

تیم شما می تواند باعث از بین رفتن کسب وکارتان یا رشد آن شود. برای تیم سازی افرادی را پیدا کنید که با اهداف بلندمدت و چشم انداز کسب وکار شما هماهنگ باشند. از آن ها حمایت کنید، موفقیت شان را تشویق کنید و در زمان شکست به آن ها کمک کنید. مهم تر از این ها شاید پذیرفتن احتمال این است که استخدام کسی اشتباه بوده است.

7ـ بیش از حد برای نتایج بی تاب هستید.

ایجاد مخاطب طول می کشد و یک شبه اتفاق نمی افتد. باید از میزان ترافیک سایت تان و این که اکثر فالوئرها چه طور از آن خرید می کنند، آگاهی داشته باشید اما اعداد به تنهایی نمایش دهنده ی یک مخاطب نیستند. مخاطبان شما کسانی هستند که می خواهید روی آن ها سرمایه گذاری کنید تا با خرید از شما روی کسب وکارتان سرمایه گذاری کنند! زمانی که مطمئن شدید مخاطبان مناسبتان را پیدا کرده اید، مدتی هم تا دیدن نتایج کارتان طول می کشد پس برای دیدن نتایج بازاریابی روی مخاطبان هدف تان باید صبور باشید.

دسته : ,
برچست ها :

طراحی سایت بیمه


تاریخ انتشار پست : 1398/12/3 بازدید : 62

طراحی سایت بیمه و همچنین طراحی وب سایت کارگزاری های بیمه از دیدگاه اینکه در دهه های اخیر رقابت در صنعت بيمه، يکي از تنگاتنگ ترین رقابت ها محسوب می گردد، حائز اهمیت است. طراحی سایت بیمه و ارائه خدمات بیمه به صورت آنلاین یکی از پر درآمد ترین مشاغل دنیای تجارت الکترونیک نیز به حساب می آید. البته برای ورود به این بازار باید تخصص کافی داشته باشید و خلاقیت را نیز چاشنی کار و ارائه خدمات خود کنید.

قبل از هر چیز توجه به این موضوع بسیار حائز اهمیت است که طراحی سایت به مانند تمام حرفه های دیگر در عصر مدرن نیاز به تخصص های حرفه ای دارد. فکر کنم اگر اول شاخصه های طراحی سایت حرفه ای و طراحی سایت شرکتی را بدانید با دید بهتری اقدام به طراحی سایت بیمه برای شرکت خود می کنید.

لزوم طراحی سایت بیمه

اغلب مردم از قوانین و تعریف بیمه های مختلف و ویژگی ها و کارکرد هرکدام و همچنین تفاوت بين انواع بيمه ها و کيفيت خدمات ارائه شده توسط شرکت هاي بيمه اطلاعي ندارند و حتی شايد ندانند بيمه ای را که در حال حاضر از آن استفاده می نمایند مي توانند از نمایندگی دیگر بیمه غير از نمایندگی یا شرکت بیمه فعلي با قيمتي ارزان تر و خدماتي بهتر تهيه نمایند.

در فضاي رقابتي صنعت بیمه، داشتن وب سايت، مي تواند اعتبار کارگزاري یا نمايندگي بیمه شما را نزد مشتريانتان بسيار افزايش دهد و باعث مي شود که مشتريان بيشتر به شرکت شما اطمينان نمايند. همچنین طراحی سایت بیمه در برند سازي براي کارگزاري یا شرکت بیمه شما بسيار موثر است.

در ضمن داشتن وب سايت مي تواند به عنوان پایگاهی براي انجام انواع تبليغات ارزان قيمت اينترنتي همانند ايميل مارکتينگ، دادن آگهي در سايت هاي تبليغاتي اينترنتي، بهينه سازي وب سايت براي موتورهاي جستجو مانند گوگل و… باشد.

شرکت هایی هستند که خدمات تفریحی و مسافرتی ارائه می دهند.( طراحی سایت تفریحی) شما می توانید با این شرکت ها همکاری داشته باشید و خدمات بیمه را برای آنها با سهولت بیشتری ارائه دهید.

وب سایت بیمهويژگي اصلی طراحی وب سايت کارگزاری بیمه و نمايندگي بيمه

سرویس های زیادی در طراحی وب سایت نمایندگی بیمه یا طراحی سایت کارگزاری بیمه می توان اجرا و پیاده سازی کرد. به اختصار برخی از آنها به شرح ذیل است:

۱- طراحی بخش معرفي کارگزاري یا نمايندگي بیمه به همراه رزومه و شرح سوابق فعالیتی.

۲ – معرفي دفاتر، شعبات و نمایندگی های شرکت.

۳ – ارایه مجموعه قوانین بیمه و تعریف انواع بيمه ها همراه با ویژگی ها و مشخصات دقيق آنها.

۴ – قابلیت دسته بندي بيمه ها مانند: بيمه عمر، بیمه حوادث، بیمه مسافرتی، بیمه تکمیلی، بیمه خدمات درمانی، بيمه مسئوليت، بیمه اموال، بيمه آتش سوزي، بيمه خودرو …

۵ – فرم درخواست بیمه، در این فرم متقاضی با ورود اطلاعات خواسته شده نسبت به درخواست بیمه اقدام می کند.

۶ – امکان خرید و پرداخت آنلاین هزینه های بیمه

۷ – ماژول جستجو جهت سرچ کردن از میان خدمات متنوع بر اساس نام، کد و کليد واژه توسط بازديد کنندگان.

۸ – تعرفه خدمات و نمايش درصد بیمه، حق بیمه و قيمت خدمات بيمه اي بصورت جدول.

ويژگي های طراحی سايت بیمه و نمايندگي بيمه

۹ –  معرفي سوابق پروژه هاي مختلف بيمه اي اجرا شده در ارگان ها و سازمان هاي مختلف همراه با عکس های واقعي.

۱۰ – درج راهنماي پرداخت خسارت جهت اطلاع رسانی به مشتريان.

۱۱ – قرار دادن فرم هاي پيشنهاد بيمه براي انواع بيمه در وب سايت.

۱۲ – امکان دريافت اخبار بيمه اي، بصورت خودکار از سايت هاي معتبر بيمه با استفاده از ماژول Rss و نمايش آنها در وب سايت.

۱۳ –  سیستم ثبت نام و عضوگیری آسان در وب سايت.

۱۴ – پنل ارسال پیامک انبوه و امکان ارسال  ايميل هاي گروهي براي اعضاي وب سايت در جهت اطلاع رساني

۱۵ – امکان ايجاد فرم هاي آنلاين براي ورود اطلاعات رزومه اي افراد در جهت جذب بازارياب و یا پرسنل جدید در زمینه هایی که شرکت نیاز دارد.

۱۶ – ایجاد صفحه مقالات که در این بخش مقالات تخصصی و فني درباره موضوعات و بحث های بیمه ای درج می گردد.

طراحی سایت بیمه

همچنانکه این روزها بحث بر سر بهینه سازی سایت زیاد شده است پیام آوا نیز به صورت تخصصی به این موضوع توجه ویژه دارد. سئو یا بهینه سازی سایت ها با کاربری های مختلف بر اساس الگوریتم های موتورهای جستجو بسیار حائز اهمیت است چرا که از این طریق آمار بازدید و ترافیک سایت  بالا رفته و خواسته های مدیران سایت تامین می گردد که پیام آوا در طراحی سایت بیمه به این اصل مهم توجه ویژه دارد.

مزایای طراحی سایت بیمه توسط پیام آوا

طراحی سایت پیام آوا متخصص طراحی سایت بیمه ، طراحی سایت شرکت های بیمه، سفارش سایت نمایندگی های بیمه و همچنین طراحی وب سایت کارشناسان بیمه، امکانات و سرویس های متعددی را برای اینگونه سایت ها اجرا و پیاده سازی می نماید تا کاربران و مشتریان شرکت ها و کارگزاری ها و نمایندگی های بیمه بتوانند براحتی از خدمات ارایه شده بهره مند گردند.

با توجه به رقابت فشرده بین فعالان صنعت بیمه، در عرصه وب سایت های بیمه نیز رقابت تنگاتنگ است لذا پیام آوا سعی در جهت اینکه وب سایت بیمه شما در کلمات کلیدی مورد نظر و فعالیت شما در رتبه های بالای گوگل قرار بگیرد اهتمام ورزیده تا ورودی کاربران به سایت شما از طریق گوگل روز به روز افزایش یابد.

بطور نمونه طراحی سایت حرفه ای بیمه سامان از پروژه های انجام یافته پیام آوا می باشد. پیام آوا همچنین می تواند با هزینه های اندک تبلیغات گوگل  را برای سایت شما انجام دهد تا از همان روزهای نخست بارگزاری سایتتان در رتبه های برتر گوگل دیده شوید.

دسته : ,
برچست ها :

بازاریابی عصبی


تاریخ انتشار پست : 1398/12/3 بازدید : 63

بازریابی عصبی یا نورومارکتینگ (NeuroMarketing) یکی از حوزه های جدید در بازاریابی است که از تکنولوژی های پزشکی مانند عکسبرداری مغزی (FMRI) برای مطالعه بر روی واکنش مغز به محرک های بازاریابی، استفاده می کند. محققان از عکسبرداری مغزی استفاده می کنند تا دلیل و چگونگی تصمیم مشتریان در مورد محرک ها را بفهمند و بدانند کدوم قسمت مغز آنها را تحریک به اقدام مورد نظر خود می کند.

در گذشته و قبل از ظهور بازاریابی محتوا و شبکه اجتماعی، ممکن بود مدیر شما بودجه تبلیغات را افزایش دهد تا لوگوی خود را روی اتوبوس و نیمکت و جاهای مختلف دیگر نصب کنید، یا به عنوان حامی رویدادهای بزرگ حاضر شوید، اما در دنیای امروز، بزرگترین چالش برای بازاریابان آن است که در حالی که پول کمتری خرج می کنند، نتیجه ی بهتری بگیرند.

این چالش چگونه برطرف خواهد شد؟ یکی از روشهای نوظهور و موثر بازاریابی عصبی (نورومارکتینگ) است.

امروزه در تحلیل های بازاریابی از بازاریابی عصبی استفاده می شود تا ترجیحات مصرف کننده درست تشخیص داده شود. چراکه افراد در بیشتر مواقع به سوالاتی که از آنها می شود درست پاسخ نمی دهد، و به این صورت بازاریابان با تمایلات درونی مشتریان آشنا می شوند و سعی می کنند آنها را به کار بگیرند.

بازاریابی عصبی به بازاریابان می گوید، مخاطبان در مقابل رنگی خاص یا مدلی از بسته بندی و صدای محصول در تبلیغ یا هنگام استفاده از آن چه عکس العملی نشان خواهند داد.

به صورت کلی، بازاریابی عصبی همچنین شامل استفاده از علوم اعصاب در تحقیقات بازاریابی می شود، به این صورت که بررسی می کنند کدام محرک ها منجر به نوع خاصی از عملکرد در بین مشتریان می شود. و سپس سعی می کنند این محرک ها را به کار ببندند تا نتیجه ی مورد نظر برای کمپین بازاریابی حاصل شود. گزارش هایی که از نورومارکتینگ به دست می آید میتواند برای طراحی نقشه سفر مشتری ایده های کاربردی و خوبی به شما بدهد.

آنکور به معنی لنگر و قلاب است و در صنعت تبلیغات به این معناست که چیزی یا کالایی را به یک چیز یا مفهوم مطلوب متصل کنند؛ در دنیای فروش و تبلیغات برای اینکه چیزی فروش برود آنکورسازی انجام می شود؛ مثلاً در تبلیغات لاستیک، کمربند ایمنی را نشان می دهند که بیان می کند آن کمربند ایمنی همان لاستیک خوب است. چون کمربند ایمنی در ذهن ها با مفهوم ایمنی تعریف شده است و حالا برای لاستیکی که می خواهد نشان دهد ایمن است کمربند ایمنی را به تصویر می کشند.

این قلاب ها اساساً ذهن انسان ها را تحت تاثیر قرار می دهند. این قلاب ها اساساً ذهن انسان ها را تحت تاثیر قرار می دهند. مثال دیگر این است که وقتی می خواهند لوازم خانگی فروخته شود یک خانواده خوشبخت را نشان می دهند که این لوازم خانگی در خانه شان است. در واقع برای این خانواده خوشبخت تصویری ساخته می شود مثل اینکه در یک چمن زار به پیک نیک رفتند و بچه هایی در حال بازی هستند که بعد مادر صدایشان می زند و مثلاً یک نوع مربایی روی کره شان مالیده می شود. تبلیغات رابطه عمیقی با احساس افراد دارد. در مثالی واضح تر می توان بیان کرد که برای فروش بیمه عمر یک مجلس شادی متشکل از جوانان مناسب نیست. زیرا که در این سن معمولا جوانان به چنین موردی فکر نمی کنند و عالم تفکراتشان متفاوت تر است. بازاریابی عصبی درک عملکرد مغز بدون وارد شدن در جزئیات پیچیده آن است تا از آن برای بهبود عملیات بازاریابی استفاده کنیم. این واژه برای اولین بار در سال ۲۰۰۲ مطرح شد و با استقبال چندانی روبرو نشد تا در سال های اخیر که این اصطلاح بخشی از سخنرانی های همایش ها و مقالات مختلف را به خود اختصاص داده است.


هدف بازاریابی عصبی انتقال بهتر پیام های بازاریابی به دیگران و افزایش احتمال خرید توسط مخاطب است. در نتیجه بودجه بازاریابی و تبلیغات کاهش می یابد. اغلب شرکت های بزرگ قبل از تولید یک محصول تحقیقات بازار انجام می دادند تا محصول مورد علاقه مشتریان را تولید کنند. آن ها از مردم می پرسیدند که دوست دارید محصول بعدی ما چگونه باشد، رنگ و بسته بندی چه باشد و چه خصوصیاتی داشته باشد. سپس با توجه به نتایج نظرسنجی و تحقیقات بازار محصولی جدید تولید می کردند. سپس اتفاق عجیبی رخ می داد. آن محصول جدید که دقیقاً با خواسته ها و سلایق مشتریان تولید شده بود با شکست مواجه می شد. همان افرادی که خودشان در نظرسنجی شرکت کرده بودند هیچ گاه محصول مورد نظر را خریداری نمی کردند. بازاریابان کم کم به این نتیجه رسیدند که پاسخ اغلب افراد در تحقیقات بازار با رفتار خرید آن ها تفاوت دارد و گاهی کاملاً متناقض است. بنابراین همیشه نمی توان از مشتری پرسید که محصول مورد علاقه اش کدام است و سپس با تولید آن محصول به موفقیت رسید.

سؤال بسیار کلیدی آن است که تصمیمات خرید توسط کدام قسمت مغز انجام می شود؟ نکته مهمی که در بازاریابی سنتی به آن توجهی نمی شود این است که تصمیمات خرید ما اغلب با مغز قدیم انجام می شود! تا به حال بازاریابان فکر می کردند تمامی خریدها با بخش منطقی مغزمان انجام می شود. البته همیشه در طول تاریخ بازاریابان می دانستند که احساسات بر تصمیمات خرید تأثیر دارد. ولی اکنون مشخص شده است که تأثیرگذاری بخش احساسی و مغز قدیم بسیار فراتر از آن چیزی است که تصور می کردیم. بنابراین پس از پی بردن به این مهم که بخش عمده خرید مشتریان توسط احساسشان انجام می گیرد، شرکت های بزرگ و به دنبال آن شرکت های کوچک تر شیوه سنتی تبلیغات را رها کرده و به بازاریابی عصبی روی آورند. بدین گونه که احساس مشتری را مستقیما نشانه می گیرند و از آن برای فروش بیشتر و بیشتر استفاده می کنند.

تبلیغات درون متنی/

اگر تمایل دارید برای شرکت خود اقدام به طراحی سایت ارزان کنید پیشنهاد می کنم ابتدا مقالات مربوط به تفاوت   طراحی سایت فروشگاهی  و  طراحی سایت شرکتی را مطالعه کنید. من به شما پیشنهاد می کنم خدمات طراحی سایت پیام آوا را برای این کار نگاه کنید. شرکت پیام آوا بهترین و با کیفیت ترین خدمات طراحی سایت را در قالب طراحی سایت ارزان و مقرون به صرفه به شما ارائه می کند.

تبلیغات درون متنی

5 تکنیک بازاریابی عصبی که هر بازاریابی باید با آن آشنا باشد

امروزه تکنیک های بازاریابی عصبی زیادی توسط بازاریابان مورد استفاده قرار میگیرد که ممکن است گیج کننده باشد. با توجه به کسب و کارهای مختلف و اهداف متنوعی که دارند تقریبا تمام تکنیک های بازاریابی عصبی ارزشمند هستند، اما خوب است با انواع مختلف آن آشنا باشید تا در صورت نیاز بتوانید از تکنیکی استفاده کنید که با کمترین هزینه بیشترین منفعت را به شما برساند و همچنین در تحقق هدف تان موثر باشد.

از طریق ردگیری چشمی (Eye Tracking) با چشم های مشتریان تان ببینید

ردگیری چشمی الگوی حرکتی مردمک چشم مشارکت کنندگان در آزمایش های آی ترکینگ (Eye Tracking) را اندازه گیری می کند. تکنولوژی ردگیری چشمی این امکان را به شما می دهد که از دید مشتریان تان به تبلیغ، محصول و فروشگاه خود نگاه کنید. به این صورت متوجه خواهید شد مشتریان به چه مواردی توجه دارند و الگوهای دیداری آنها در شرایط مختلف به چه صورت است. به عنوان مثال انجام آزمایشاتی از این دست نشان داده اند که افراد در بیشتر مواقع زمانی که وارد فروشگاه میشوند ابتدا قفسه های سمت خود را نگاه می کنند.

با تکیه بر گزارشات ردگیری چشمی میتوانید سناریوهایی را برای کمپین های بازاریابی خود طراحی کنید که بر مبنای رفتار مصرف کننده بوه و احتمال موفقیت بیشتری دارند. شما میتوانید تمام فعالیت های بازاریابی خود را از این طریق مورد آزمایش قرار دهید تا متوجه شوید الگوی دیداری مشتریانتان با الگوی مورد نظر شما یکسان است یا خیر، به این صورت از چیدمان المان های تبلیغاتی خود مطمئن خواهید شد و یا میتوانید طراحی را به نحوی که بیشتر توجه مخاطبان را به خود جلب کنید، تغییر دهید.

نگاهی به فعالیت های عصبی مغز مشتریان بیاندازید

اگر بیشتر به دنبال آن هستید که ببینید افراد به چه چیزی فکر میکنند بهتر است از تصویر برداری مغزی استفاده کنید. برای انجام اینکار به ابزارهای تخصصی و آشنایی با نحوه کار نرم افزارهای آنها نیاز خواهید داشت. مهمترین و پرکاربردترین این ابزارها FMRI  و EEG هستند.

تصویر برداری مغزی به منظور یافتن دکمه خرید در مغز مشتریان مورد استفاده قرار میگیرد اما محققان عنوان کرده اند که چنین دکمه ای در مغز مشتریان وجود ندارد و در افراد مختلف محرک های مختلف منجر به اقدام به عمل میشود. بازاریابان از این طریق میتوانند میزان توجه افراد به موارد مورد نظرشان را بسنجند، اما همین اطلاعات هم میتواند برای واحد تحقیق و توسعه شرکت شما بسیار سودمند باشد چراکه میتوانید تبلیغ یا بسته بندی را به کار ببندید که مورد توجه مخاطبان باشد. همچنین از این طریق میتوانید اثرگذاری محرک های مختلف را بسنجید و به این ترتیب میتوانید از بهترین المان ها برای بسته بندی یا تبلیغات خود استفاده کنید.

همه چیز در لبخند نهفته است؛ کد گذاری میمیک صورت

لازم نیست حتما به ذهن مشتریان تان نفوذ کنید تا از احساس آنها باخبر شوید، میتوانید از طریق حالت چهره آنها نیز اطلاعات زیادی نسبت به احساسیکه دارند به دست آورید. البته این ایده رویکرد جدیدی نیست و تفسیر چهره افراد به زمان چارلز داروین در سال 1872 بازمی گردد. اما چگونه از این اطلاعات به عنوان مزیت بازاریابی خود بهره ببریم؟

همانطور که ابزاری برای ردگیری حرکت چشم و تصویربرداری از مغز وجود دارد حسگرهایی هم وجود دارد که بر روی صورت نصب میشوند و تمام حرکت های صورت را اندازه گیری میکنند. در این موارد انواع ابراز هیجانات و احساسات کدگذاری میشوند و سپس واکنش مشارکت کنندگان براساس این کد گذاری ها تشخیص داده میشوند. مثلا برای لبخند زدن ماهیچه های خاصی درصورت به حرکت درخواهند آمد این موارد به صورت کدگذاری شده نشان دهنده لبخند هستند که در صورت تکرار الگو بازاریابان قادر به شناسایی مجدد آن در رفتار مخاطبانشان خواهند بود وبه این صورت میتوانند واکنش افراد را نسبت به محرک های مورد نظرشان بسنجند.

بازاریابی حسی؛ به کارگیری حواس پنجگانه

المان های عصبی زیادی هستند که میتوانند مخاطبان را در مسیر دلخواه بازاریابان قرار دهند، که با یافتن آنها میتوان فعالیت های بازاریابی را اثربخش تر کرد، بهترین نمونه در این خصوص به کارگیری بازاریابی حسی است.

بیشتر بخوانید:  بازاریابی (Marketing) چیست و انواع بازاریابی

بازاریابی حسی به نوعی از بازاریابی اطلاق می شود که حواس پنجگانه (بویایی،چشایی، لامسه، بینایی وشنوایی) را شامل میشود. هدف بازاریابی حسی تاثیرگذاری بر مخاطبان از طریق محرک های حسی است. به همین آسانی که استشام بویی خاص میتواند افراد را ترغیب به خرید کند که نمونه ی بارز آن در بازاریابی رستورانی به چشم می خورد. المان های حسی اغلب منجر به ایجاد تجربه ای دلپذیر در افراد میشوند که اگر به درستی چیده شده باشند منجر به اقدام عمل در افراد خواهند شد. تمام حواس پنجگانه به عنوان محرک های حسی عمل میکنند و کافی است دریابید این محرک به چه طریق میتوانند توجه مشتریان را به خود جلب کنند.

حقه های مغز، متدهای روانشناسی

بیشتر روش هایی که در بالا به آنها اشاره شد برای اکثر بازاریابان حرفه ای در دسترس نیست، اما با این حال حقه های روانشناسانه ای وجود دارند که میتوانند تا حدی مخاطبان و مشتریان تشویق به خرید کنند.

تکنیک های روانشناسانه تا حد زیادی شناخته شناخته شده هستند، شاید معروف ترین آنها حقه ی عددی باشد که در قیمت گذاری ها مورد استفاده قرار میگیرد مانند درج قیمت 29.000 تومان یا حتی 399.000 و مواردی از این دست که از نظر روانشناسانه با ذهن مخاطب بازی میکنند و آنها در مسیر مورد نظر بازاریابان هدایت میکنند. همچنین قرار دادن و یا عدم قرار دادن برچسب های قیمت بر روی محصولات هم میتواند در خصوص محصولات مختلف و مشتریان مختلف نتایج مختلفی را به همراه داشته باشد، چراکه تحقیقات نشان می دهد هر دوی این راهکار نتیجه بخش بوده اند، بنابراین بهترین کار ازیابی پرسنا برند و شناخت مشتریان است.

بیشتر بخوانید:  شعار تبلیغاتی رستوران و فست فود و نحوه نوشتن اسلوگان رستورانی

مواردی که از طریق دانش رفتار مصرف کننده و علم روانشناسی به دست می آیند میتوانند به طرز شگفت آوری بر روی رفتار مصرف کنندگان تاثیرگذار باشند. به عنوان مثال روانشناسی رنگ ها کاربرد بسیار گسترده ای در بازاریابی دارد و در موارد مختلفی مورد استفاده قرار می گیرد. حتی عادات عمومی افراد مانند نگاه کردن به سمت راست فروشگاه در زمان ورود و مواردی از این دست میتوانند شما را در طراحی و چیدمان فروشگاه هدایت کند.

بازاریابی عصبی در حال حاضر به دنبال راهی برای به کاربردن اطلاعات حاصل شده از تاثیرگذاری تبلیغات در مرحله ی خلق تبلیغ و ایجاد ایده های خلاقانه ی تبلیغ است. در حال حاضر از اصول و دانش موجود در حوزه ی نورومارکتینگ به عنوان مشاوره ای برای بهبود فعالیت های بازاریابی و انجام آنها به شیوه ای که اثرگذاری بیشتری داشته باشد استفاده می شود. شاید در حال حاضر شرکت های کمی در تحقیقات بازار یا ساخت تبلیغات و کمپین های خود از آن استفاده کنند، اما با توجه به کاربرد آن و اطلاعاتی که در اختیار بازاریابان قرار می دهد، پیش بینی می شود این روند در سال های آتی با پیشرفت چشم گیری رو به رو خواهد شد و استفاده از بازاریابی عصبی به یکی از ضرورت های شرکت های فعال در تجارت بدل خواهد شد.

تبلیغات میان متنی

سئو سایت برای موتورهای جست و جو و همچنین  تبلیغات گوگل  از جمله مهمترین روش ها برای بیشتر دیده شدن سایت شما به حساب می آید. شرکت پیام آوا خدمات طراحی سایت تهران و سئو را با مناسب ترین قیمت به شما ارائه می دهد. بازاریابی و تبلیغات به رکن اساسی جامعه امروز ما تبدیل شده است.

تبلیغات میان متنی

 

دسته : ,
برچست ها :

نکاتی برای روانشناسی قیمت


تاریخ انتشار پست : 1398/12/3 بازدید : 64

 

بررسی رفتار خرید مشتریان که در طول سال های متمادی توسط کارشناسان و متخصصان صورت گرفته می تواند آموزه های ارزشمندی برای فعالان بازاریابی و فروش داشته باشد. قیمت گذاری محصولات و خدمات اگر به شکل صحیحی صورت گیرد می تواند به یکی از عوامل موثر در موفقیت فعالیت های بازاریابی تبدیل شود. به همین دلیل در این متن به بیان تعدادی از یافته های رفتارشناسی می پردازیم که می تواند در قیمت گذاری محصولات و خدمات راهگشای کار و کسب ها باشد.

محدود کردن گزینه ها

محدود کردن گزینه ها باعث مقابله با فلج تحلیلی می شود. فلج تحلیلی زمانی به وجود می آید که تعداد گزینه ها باعث شود در فرد برای انتخاب یکی از آنها آشفتگی به وجود آید و نتواند یکی را انتخاب کند. در آزمایشی که در دانشگاه ییل انجام شد از شرکت کنندگان خواسته شد که یا یک بسته آدامسی را که به آنها ارائه شده بود بخرند یا پول خود را نگه دارند. تنها 46 درصد از افراد تصمیم به خرید آدامس گرفتند. زمانی که دو بسته آدامس با قیمت های متفاوت به آنها ارائه شد این آمار به 77 درصد افزایش یافت. همین آزمایش برای تعداد بیشتری از بسته های آدامس نیز انجام شد ولی تغییر قابل ملاحظه ای مشاهده نشد.

قانون وبر

اجازه دهید قانون وبر را با ذکر یک مثال توضیح دهیم. اگر یک وزنه یک کیلوگرمی را به یک وزنه سه کیلوگرمی بیفزاییم تفاوت وزن ایجاد شده به خوبی حس می شود اما اگر همان وزنه یک کیلوگرمی را به وزنه صد کیلوگرمی اضافه کنیم تفاوت محسوس نخواهد شد. به عبارت دیگر نسبت دو محرک به یکدیگر است که در تشخیص تفاوت اهمیت دارد (به نقل از سایت رشد). این پدیده را قانون وبر خوانده اند زیرا نخستین بار توسط وبر دانشمند فیزیولوژیست آلمانی بیان شد. اما این قانون چه کاربردی در قیمت گذاری دارد؟ بر اساس قانون وبر، یکی از فعالیت های مهم واحد بازاریابی در قیمت گذاری محصولات یا خدمات درصدی را پیدا کند که موجب واکنش منفی مصرف کنندگان نشود و برای کاهش قیمت محصولات در مواردی همچون تخفیف دادن یا جایزه به دنبال عددی باشد که برای مصرف کننده معنادار باشد و تفاوت آن را به صورت ملموس احساس کند.

کاهش نقاط درد

نوروا کونومی به ما می گوید که مغز انسان به ترتیبی برنامه ریزی شده که خرج کند تا زمانی که برایش احساس درد به وجود آید. به عبارتی مرز بین خریدن و نخریدن جایی است که درد احساس شده از سود ادراک شده بیشتر می شود. محققان برای اینکه درد ناشی از خرید کردن کاهش و خشنودی پس از خرید افزایش یابد، راه هایی را به بازاریابان و فروشندگان پیشنهاد می کنند. یکی از این راه ها ارائه چارچوبی برای ارزش محصول در برابر هزینه آن است که برای مشتری جذابیت بیشتری داشته باشد. شکستن قیمت به ماه و روز به جای بیان هزینه سالانه می تواند نمونه ای از تغییر چارچوب باشد. برای مثال اگر استفاده از خدمات شما برای مشتری سالانه 600 هزار تومان هزینه دارد، به جای بیان این عدد می توانید به او بگویید که برای هر ماه فقط کافی است 50 هزار تومان بپردازید و یا اینکه هزینه هفتگی استفاده از خدمات شما کمتر از 15 هزار تومان است. استفاده درست از کلمات در تبلیغات نیز اهمیت فراوانی دارد. برای مثال به جای «5 هزار تومان» گفتن «تنها 5 هزار تومان» روی فروش تاثیرگذار خواهد بود. فروش محصولات به صورت یک بسته (باندل) نیز از استراتژی هایی است که در رفتار خرید مشتری تاثیر مثبت می گذارد.

۱۰ تکنیک روانشناسی قیمت گذاری که باید بدانید

 

برای قیمت گذاری محصول اصول مختلفی بیان شده است و در اینجا ما از تکنیک های روانشناسی برای قیمت گذاری محصول سخن می‌گوییم.  قیمت گذاری استراتژیک بحثی جدید در آمیخته بازاریابی است ، تا مدتی پیش در بسیاری از شرکت ها بخش حسابداری را مسئول تعیین قیمت می‌دانستند و این بخش قیمت را  بر پایه هزینه های داخلی و سطح مطلوبی از سود قرار می‌داد ، ولی امروزه با آشکار شدن نقش فوق العاده قیمت در تعیین موفقیت فعالیت بازاریابی ،قیمت را بعد از محصول (product) دومین عاملی دانسته اند که بازاریابان باید روی آن نظارت کنند.

۱۰ تکنیک روانشناسی قیمت گذاری که باید بدانید

اما نکته ناراحت کننده این است که بسیاری از افراد فعال در حوزه قیمت گذاری محصول از اصول این قیمت گذاری آگاهی کافی ندارند و نمی دانند دقیقا چه کارهایی باید انجام دهند.

در ادامه ۱۰ تکنیک روانشناسی قیمت گذاری آمده است۱. قیمت گذاری مقایسه‌ای محصولات

قیمت گذاری مقایسه‌ای عبارت است از مقایسه قیمت محصولات رقبا و تعیین قیمتی در همان رنج برای محصولات برند خود. گاهی اوقات از این استراتژی با عنوان قیمت‌ گذاری رقابتی یا competitive pricing هم یاد می‌شود.

طبق تحقیقات انجام گرفته توسط دانشگاه استنفورد افراد به طور معمول عادت به مقایسه قیمت محصولات مختلف در قبال ارزش دریافتی از آن‌ها دارند. به گفته این محققان، مشتریان مقایسه قیمت را به دلیل ترس از فریب خوردن و به منظور کم کردن این ریسک انجام می‌دهند و از این رو قیمت گذاری مقایسه‌ای از سوی شما، می‌تواند آن‌ها را متقاعد به خرید کند.

البته باید توجه داشت که تعیین قیمت‌های بسیار پایین برای محصولات، اشتباه بزرگی است که می‌تواند شانس شما را برای متقاعدسازی مشتری از بین ببرد چرا که اگر قیمت محصولات شما بسیار پایین‌تر از رقبای‌تان باشد مشتریان بالقوه را نسبت به برند شما بی‌اعتماد خواهد کرد.

حال که می‌دانید مقایسه کردن بخشی از مکانیزم ذهنی مشتری است و پایین آوردن بیش از حد قیمت نیز برند شما را بی‌اعتبار می‌سازد، نکته‌ای که همواره باید به آن توجه داشته باشید این است که شما در کلاس قیمتی انتخاب شده برای محصولات خود می‌بایست ارزش‌هایی را به مشتریان خود ارائه کنید که در جدال مقایسه با سایر محصولات و برندها، برند شما را منحصر به فرد ساخته و مشتری را در مورد هزینه پرداختی در قبال دریافت این ارزش متقاعد کند.

۲. محدود کردن گزینه ها

محدود کردن گزینه ها باعث مقابله با فلج تحلیلی می شود. فلج تحلیلی زمانی به وجود می آید که تعداد گزینه ها باعث شود در فرد برای انتخاب یکی از آنها آشفتگی به وجود آید و نتواند یکی را انتخاب کند. در آزمایشی که در دانشگاه ییل انجام شد از شرکت کنندگان خواسته شد که یا یک بسته آدامسی را که به آنها ارائه شده بود بخرند یا پول خود را نگه دارند. تنها ۴۶ درصد از افراد تصمیم به خرید آدامس گرفتند.

زمانی که دو بسته آدامس با قیمت های متفاوت به آنها ارائه شد این آمار به ۷۷ درصد افزایش یافت. همین آزمایش برای تعداد بیشتری از بسته های آدامس نیز انجام شد ولی تغییر قابل ملاحظه ای مشاهده نشد.

۳.  توصیف مناسب محصول

به شکل کلی عوامل محیطی و محتوای عبارت‌های توصیفی به کار رفته در معرفی محصول می‌تواند تاثیر به سزایی بر روی ذهنیت مشتری از میزان مناسب بودن قیمت‌ آن داشته باشد. برای نمونه اگر محصول یکسانی در دو فروشگاه مختلف با قیمت‌های متفاوتی به فروش برسد اما به دلیل شیک و لوکس بودن یکی از آن‌ها قیمت بالاتری بر روی محصولات گذاشته شود کسی به این قیمت مازاد اعتراض نکرده و حتی بسیاری از افراد رغبت بیشتری به خرید این محصول پیدا می‌کنند.

بنابراین حین قیمت‌گذاری باید به ویژگی‌های محیطی توجه کرده و همچنین از عبارات صحیحی برای توصیف محصول استفاده شود. بنابراین شرایط محیطی و استفاده از عبارات توصیفی مناسب در مورد محصولات و خدمات خود را حتما در قیمت‌گذاری آن‌ها لحاظ کنید.

۴. استفاده از قانون وبر

اجازه دهید قانون وبر را با ذکر یک مثال توضیح دهیم. اگر یک وزنه یک کیلوگرمی را به یک وزنه سه کیلوگرمی بیفزاییم تفاوت وزن ایجاد شده به خوبی حس می شود اما اگر همان وزنه یک کیلوگرمی را به وزنه صد کیلوگرمی اضافه کنیم تفاوت محسوس نخواهد شد. به عبارت دیگر نسبت دو محرک به یکدیگر است که در تشخیص تفاوت اهمیت دارد . این پدیده را قانون وبر خوانده اند زیرا نخستین بار توسط وبر دانشمند فیزیولوژیست آلمانی بیان شد.

اما این قانون چه کاربردی در قیمت گذاری دارد؟ بر اساس قانون وبر، یکی از فعالیت های مهم واحد بازاریابی در قیمت گذاری محصولات یا خدمات درصدی را پیدا کند که موجب واکنش منفی مصرف کنندگان نشود و برای کاهش قیمت محصولات در مواردی همچون تخفیف دادن یا جایزه به دنبال عددی باشد که برای مصرف کننده معنادار باشد و تفاوت آن را به صورت ملموس احساس کند.

۵. پایین آوردن قیمت بدون کاهش کیفیت

از آنجا که در بسیاری موارد قیمت مهم‌ترین فاکتور انتخاب مشتری در کلاس‌های مشابه محصولات است دغدغه پایین‌تر آوردن قیمت همواره از اولویت‌های مدیران است. یکی از روش‌های رایج در بسیاری از کسب‌وکارها برای پایین آوردن قیمت، علی‌الخصوص در ابتدای کار نیز کاهش بهای تمام شده محصول از طریق کاهش کیفیت مواد اولیه بکار رفته در آن است.

نکته اینجاست که هر چند ممکن است هنگام خرید محصول، در ابتدا قیمت پایین‌تر توجه مشتری را به خود جلب کند اما این کیفیت محصول است که سبب وفاداری مشتری به برند شما می‌شود. توجه به کیفیت به نوعی سرمایه‌گذاری بلند مدت برای برندها محسوب می‌شود و طرفداران آن‌ها را روز به روز بیشتر می‌کند. لذا می‌بایست در زمان قیمت گذاری محصولات سوددهی بلندمدت در نظر گرفته شود.

در چنین دیدگاهی کاهش قیمت از طریق کم کردن سطح کیفی محصول شاید چندان هوشمندانه و عقلایی نباشد.

یکی از موارد دیگری که تمرکز بر آن‌ها جایگزین مناسبی برای کاهش کیفیت خواهد بود، هزینه‌های جانبی محصولات است. به عنوان مثال چنانچه بتوانید هزینه‌ی نگهداری و تعمیر و سایر هزینه‌های جانبی را تا حدودی کاهش دهید به قیمت‌گذاری متعادلی خواهید رسید که تمایل بیشتری را برای خرید در مشتری ایجاد خواهد کرد.

۶. ایجاد تنوع هدفمند در قیمت

تحقیقات انجام شده حاکی از آن است که داشتن تنوع در قیمت و اندازهمحصولات حاوی اثرات روانی معناداری در رفتار خرید مشتریان موثر بوده و به طور مشخص افراد در زمان مواجهه با تنوع بیشتر مجذوب محصولاتی با قیمت و اندازه متوسط می‌شوند.

به عنوان مثال طبق آزمایش انجام شده وقتی محصولی در دو سایز بزرگ و متوسط ارائه شود میزان فروش محصول بزرگ بیشتر از سایز متوسط است. اما اگر همین محصول در سایز کوچک، متوسط و بزرگ ارائه شود گرایش مردم به خرید سایز متوسط محصول بیشتر خواهد بود.

نتیجه‌گیری هوشمندانه از این پدیده آن است که در زمان تصمیم‌گیری برای تدارک بسته‌های مختلف محصول، قیمت‌گذاری آن‌ها به صورت هدفمند و با رویکرد هدایت مشتری به سمت تصمیمی که در ذهن خود دارید به انجام برسد. به بیان دیگر اگر هدف شما آن است که خرید محصول در محدوده قیمتی A به انجام برسد تعریف دو بسته محصول با پیشنهاد قیمتی بالاتر و پایین‌تر از آن می‌تواند مشتری شما را به سمت تصمیمی که دلخواه شماست هدایت کند.

۷. توجه به مشتری هدف و توان پرداخت او

فارغ از محصولی که آن را به فروش می‌رسانید شما همواره با سه دسته از مشتریان از حیث توان مالی مواجه هستید:

افرادی که درآمد کمی دارند و نمی‌توانند هزینه زیادی برای خرید محصولات شما اختصاص دهند.افرادی که درآمد متوسطی دارند و گاهی محصولات شما را خریداری می‌کنند.افرادی که درآمد بالایی دارند و می‌توانند هزینه زیادی برای خرید محصولات شما در نظر بگیرند.

تجربه متعارف گویای این واقعیت است که تنها تعداد محدودی از افراد هستند که محصولات گران‌قیمت را می‌خرند و بیشتر آن‌ها افراد محافظه کاری هستند که حاضر نیستند هزینه زیادی برای خرید محصولات بپردازند. به بیان دیگر تعداد افراد در دسته اول بیش از دسته دوم و تعداد افراد در دسته دوم بیشتر از دسته سوم است.

نکته مهم آن است که در زمان تعیین قیمت به عنوان یکی از المان‌های کلیدی از آمیخته بازاریابی، ضروری است تا توان مالی و قدرت خرید مشتریان بالقوه در بازار هدف خود را سنجیده و با قیمت پیشنهادی تطابق دهید تا از تناسب کافی بین این دو اطمینان حاصل شود.

۸. استفاده از قیمت های غیر رند

یکی از مواردی که تاثیر روانی چشمگیری بر روی مشتری شما خواهد داشت عدم استفاده از قیمت‌های رند در مورد محصولات است. اثرات این موضوع از چند جنبه مهم قابل بررسی است:

اولین نکته در مورد عدم قیمت‌گذاری رند تلقین روانی این موضوع به مشتری است که قیمت بر اساس محاسبات پیچیده‌ انتخاب شده و بدون پشتوانه یا اصطلاحا “سر سری” نیست.نکته دوم اینکه معمولا در مقایسه بین دو محصول مشابه حتی کمترین اختلاف قیمت نیز می‌تواند منجر به تغییر در تصمیم مشتری شود. یعنی گاهی اوقات چند واحد پول پایین‌تر موجب افزایش فروش شما در مقابل رقبایتان خواهد شد.و در نهایت اینکه اگر چه بین ۱۰۰۰ تومان و ۹۹۹ تومان تفاوت تنها ۱ تومان است اما اولی یک قیمت چهار رقمی است و دومی یک قیمت ۳ رقمی! همچنین ذهن مشتری قیمت اول را هزار تومان و دومی را نهصد و خرده‌ای (!) تومان برداشت می‌کند. به بیان ساده‌تر همین فاصله یک تومانی در ذهن مشتری نمودی بسیار بزرگ‌تر از ارزش واقعی خود پیدا خواهد کرد.۹. کاهش احساس منفی پس از خرید

نوروا کونومی به ما می گوید که مغز انسان به ترتیبی برنامه ریزی شده که خرج کند تا زمانی که برایش احساس درد به وجود آید. به عبارتی مرز بین خریدن و نخریدن جایی است که درد احساس شده از سود ادراک شده بیشتر می شود. محققان برای اینکه درد ناشی از خرید کردن کاهش و خشنودی پس از خرید افزایش یابد، راه هایی را به بازاریابان و فروشندگان پیشنهاد می کنند.

یکی از این راه ها ارائه چارچوبی برای ارزش محصول در برابر هزینه آن است که برای مشتری جذابیت بیشتری داشته باشد. شکستن قیمت به ماه و روز به جای بیان هزینه سالانه می تواند نمونه ای از تغییر چارچوب باشد. برای مثال اگر استفاده از خدمات شما برای مشتری سالانه ۶۰۰ هزار تومان هزینه دارد، به جای بیان این عدد می توانید به او بگویید که برای هر ماه فقط کافی است ۵۰ هزار تومان بپردازید و یا اینکه هزینه هفتگی استفاده از خدمات شما کمتر از ۱۵ هزار تومان است.

۱۰. استفاده از کلمات مناسب برای تهیج مشتری

استفاده درست از کلمات در تبلیغات نیز اهمیت فراوانی دارد. برای مثال به جای «۵ هزار تومان» گفتن «تنها ۵ هزار تومان» روی فروش تاثیرگذار خواهد بود. فروش محصولات به صورت یک بسته (باندل) نیز از استراتژی هایی است که در رفتار خرید مشتری تاثیر مثبت می گذارد.

دسته : ,
برچست ها :
تمامی حقوق برای نویسنده محفوظ میباشد